روایتی متفاوت از زندگی هنری قهرمان «عصر جدید» | وقتی «جشنواره رشد» رنگ و بوی حسینی میگیرد
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ فاطمه عبادی دانشجو و عضو کانون فرهنگی تئاتر دانشگاه آزاد اسلامی واحد ماهشهر در رشته (گرافیک) نقاشی با شن در جشنواره سراسری رشد دانشگاه آزاد اسلامی شرکت کرد و اثر وی(بالحسین احرار) بهعنوان اثر ویژه جشنواره معرفی شد.
وی در خانوادهای هنردوست رشد کرده و از همان دوران نوجوانی علاقه خود را به رشته نقاشی نشان داد و با وجود مشکلات فراوانی در که زندگی متحمل شده بود، موفق شد در مسیر مورد علاقه خود نیز با تلاش فراوان به موفقیت برسد و درنهایت با حضور در جشنواره سراسری رشد، نقاشی خود را بهعنوان اثر ویژه جشنواره ببیند.
عبادی که برنده نهایی فصل نخست برنامه عصر جدید شبکه سوم سیما هم شده معتقد است که زوال هنر یعنی نابودی روح یک جامعه و برای بسیاری از فرهنگسازیها و انتقال مفاهیم در جامعه به جز راه هنر، راه دیگری وجود ندارد.
خبرنگار خبرگزاری آنا به همین مناسبت با فاطمه عبادی دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ماهشهر و منتخب اثر ویژه در جشنواره رشد درباره شرح هنرها و فعالیتها، ارزیابی جشنواره سراسری رشد، توصیهها و پیشنهادهایش به مسئولان و دانشجویان و ... گفتوگو کرده است که مشروح آن را میخوانید.
بیشتر بخوانید:
تبدیل دانشگاه به کنشگر فعال با محور دانشجویان
کانونهای فرهنگی دانشجویی تشکلی جدی و رسمی محسوب شوند
کانونهای فرهنگی نهادی پویا در شکلگیری شخصیت دانشجو
دانشجویی که ۵ اختراع و ۱۱ عنوان کتاب دارد
آنا: لطفاً مختصری از خود، وضعیت تحصیلی و فعالیتهایتان بیان کنید.
عبادی: در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمدم که همه به نوعی هنردوست بودند. پدرم علاقه وافری به ادبیات و دنیای کتاب داشت و گاهی نیز خوشنویسی میکرد. برادرانم عاشق کاریکاتور بودند و خواهرانم هم دستی در نقاشی داشتند؛ اما هیچکدام و هیچگاه در این زمینهها آموزشی ندیدند و مسیر تحصیلیشان جدای از هنر بود و هرکدام مسیری به جز هنر و البته طبق علاقه خودشان را طی کردند و حتی از من نیز میخواستند که در رشتهای به جز هنر تحصیل کنم.
همیشه و همه وقت تشنه هنر و دنیای نقاشی بودهام بهطوریکه ۱۳ سالگی مدرک طراحی را در کلاسهای آزاد فنیوحرفهای با معدل ۱۰۰ گرفتم؛ اما جرقه اصلی در این زمینه در دوران هنرستان بود؛ چراکه روزانه هشت ساعت تمرین طراحی داشتم. روزی را به یاد نمیآورم که از کار یا تلاش خسته شده باشم. چیز عجیبی در وجودم بود که مرا دیوانهوار به سمت نقاشی میکشاند.
دانشجویان بدانند که هدفمند زندگیکردن یعنی رفتن بهدنبال تحقق آرزوها و علایق. باید جنگید، سخت تلاش کرد و صبور بود.پس از دوران هنرستان در کنکور سراسری شرکت کردم و همان سال دانشگاه شهرکرد قبول شدم؛ اما ازدواج کردم و خدا به ما یک فرزند پسر هدیه داد. با آمدن پسرم تقریباً برای مدتی از خیال رفتن به دانشگاه بیرون آمدم و با وجود بچه کوچک، مادربودن را ترجیح دادم؛ اما در کنار آن در خانه سفارشهای نقاشی انجام میدادم و بهصورت خصوص تدریس میکردم. در حقیقت روزها مادر و همسر بودم و شبها را تا صبح نقاشی میکردم.
پسرم ابوالفضل که کمی بزرگتر شد، تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم و در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ماهشهر، شهر خودمان ثبت نام کردم. آن زمان شرایط مالی اجازه نمیداد که همزمان من و همسرم درس بخوانیم؛ چراکه هر دو در دانشگاه آزاد تحصیل میکردیم و به همین دلیل فرصت را به همسرم دادم که درس را تمام کند و پس از پایان درس وی، تحصیل در دانشگاه را از سرگرفتم. جالب اینجاست در خیلی از مواقع به دلیل اینکه نمیتوانستم پسرم را به کسی بسپارم، او را همراه خود به کلاس درس میبردم.
همزمان با دانشگاه نیز چندجا کار میکردم که شامل تدریس نقاشی، انجام سفارش نقاشی دیواری و ... میشد و همان سال بهعنوان معلم هنر پسر خودم در مدرسهشان مشغول شدم و به چند پایه بهصورت همزمان آموزش نقاشی میدادم.
این سالها در کنار تمام زیباییهای هنر، شکستهای فراوانی را تجربه کردم و عقیده دارم شکستها هم به خودی خود درس هستند؛ زیرا اگر زمین خوردم، قویتر بلند شدم و ادامه دادم و اکنون دیگر حقیقتاً از شکست نمیترسم.
آنا: ارزیابی شما از نخستین جشنواره سراسری رشد دانشگاه آزاد اسلامی چیست؟
عبادی: جشنواره سراسری رشد دانشگاه آزاد اسلامی را بسیار مفید میدانم و از دستاندرکاران این جشنواره کمال تشکر را دارم. در این جشنواره بستری فراهم شد که دانشجویان همرشتهای در یک صنف و رشته، خود را محک بزنند و رقابتی سالم داشته باشند.
آنا: درباره اثر خود که اثر ویژه جشنواره شناخته شد، توضیح دهید.
عبادی: درباره اثر «بالحسین احرار» حقیقتاً هیچ صحبتی نمیتوانم داشته باشم جز اینکه این احساس بود که فرمان را به دست گرفت و انگار چیزهایی است که در اثر از جایی دیگر فرمان میبرد و دستان من فقط وسیلهای بود که اجرا میکرد.
در حقیقت این اتفاق شبیه شعری از سعدی است که میفرماید «به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس | که به هر حلقه مویت گرفتاری هست ---- گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست | در و دیوار گواهی بدهد کاری هست».
آنا: برگزاری جشنوارههای مختلف در دانشگاه چه اثری بر رشد و پیشرفت دانشجویان دارد؟
عبادی: برگزاری جشنواره رشد و اینگونه جشنوارهها قطعاً برای دانشجویان جذاب، باعث پیشرفت و مفید است؛ چراکه موجب تکاپوی آنان در هنرآفرینی میشود و نوعی تعامل مفید و سازنده بین افراد و هنرمندان رشتههای مختلف در سراسر کشور برقرار میشود.
مسئولان رشتههای هنری را بیش از پیش دریابند
آنا: توصیه و پیشنهاد شما به مسئولان فرهنگی چیست؟
عبادی: توصیهام به مسئولان این است که رشتههای هنری را بیش از پیش دریابند، این سالها شاهد کمرنگشدن رشتههای هنری در شهرستانها هستیم؛ اما باید بدانیم که زوال هنر یعنی نابودی روح یک جامعه و برای بسیاری از فرهنگسازیها و انتقال مفاهیم در جامعه به جز راه هنر، راه دیگری وجود ندارد؛ چراکه زبان هنر زبانی است که مستقیماً با روح و فکر انسانها سروکار دارد و این ابزار مهمی است که باید برای آن وقت گذاشت و کار کرد.
آنا: توصیه و پیشنهاد شما به دانشجویان برای رشد و پیشرفت چیست؟
عبادی: تنها توصیهای که به دانشجویان دارم این است که آرزوهای خود را فراموش نکنند. هدفمند زندگیکردن یعنی رفتن بهدنبال تحقق آرزوها و علایق. باید جنگید و سخت تلاش کرد و صبور بود.
زیبایی هنر با ادغام و تلفیق
آنا: ارزیابی، پیشنهاد و انتقاد شما از فضای فرهنگی هنری کشور چیست و چه توصیهای به مسئولان این حوزه دارید؟
عبادی: بهتازگی خبرهایی به گوش میرسد حاکی از اینکه رشتههای هنری کم و کمتر شدهاند و در برخی هنرستانها و دانشگاهها بهدلیل نبود متقاضی، رشتهها در حال حذفشدن هستند و این موضوع اتفاق خیلی بدی برای دنیای هنر است.
به قول معروف از ما که گذشت؛ اما همه تلاش ما این است که افراد را به دنیای هنر علاقهمند کنیم. ما میگوییم در هر خانواده یک نفر باید ادبیاتی، شاعر، خوشنویس، نقاش، تئاتری، بازیگر، موزیسین یا آهنگساز باشد. یک نفر در هر خانواده باید یک هنری داشته باشد که آن خانواده بتواند با هنر عجین شود و این مورد را در کنار تمام اتفاقات روزمره خودش داشته باشد.
زوال و نابودی هنر، ارتباط مستقیم با نابودی روح جامعه دارد؛ چراکه به گفته شاعر؛ «هنر اگرچه نان نمیشود؛ اما شراب زندگی است»، هنر با هر چیزی که ادغام و تلفیق شود، آن را زیباتر، منعطفتر، قابل لمستر و قابل فهمتر میکند. با یک آدم بیسواد، حتی آدمی که زبان گفتار ندارد و نمیتواند با کلام با ما ارتباط برقرار کند با زبان تصویر میتوانیم با او ارتباط برقرار کنیم. حتی زبان اشاره که برای افراد ناشنواست، بهنوعی یک کار هنری است که صورت میگیرد و ارتباط با استفاده از یکسری اشکال برقرار میشود.
باید بدانیم که زوال هنر یعنی نابودی روح یک جامعه و برای بسیاری از فرهنگسازیها و انتقال مفاهیم در جامعه به جز راه هنر، راه دیگری وجود نداردبهطور کلی در دنیای هنر، اکنون چیزی که نهتنها این جانب بلکه بسیاری از دانشجویان رشته هنر و هنرمندان به آن انتقاد دارند، این است که بستر مناسبی برای هنرمندان در سطح جامعه فراهم نیست. هر هنرمندی باید از شهر کوچک خود شروع کند، یک هنرمند وقتی فارغالتحصیل میشود و میخواهد وارد بازار کار شود، سمت شهرداری میرود، پیش خود این فکر را میکند که زیباسازی شهری، فضاهای شهری، ساخت المان و ... همه اینها وجود دارد؛ بنابراین به شهرداری میرود و به او میگویند این کارها باید از طریق پیمانکار صورت بگیرد. پیمانکار کار را برمیدارد و کار را به صورت دستدوم یا دستسوم به یک هنرمند میدهد تا روی آن کار کند؛ حال اینکه آیا پول آن هنرمند پرداخت شود یا نه، بماند که متأسفانه همیشه هنرمند با این قضیه دست به گریبان بوده است؛ ازجمله من و دوستانم که همیشه این مشکلات را با شهرداری داریم و در گذشته هم داشتهایم.
موضوع دیگر این است که متأسفانه در شهرداری، بیلبوردها، فضای شهری و زیباسازی که بخش گستردهای است، هنر را خیلی کم مشاهده میکنیم. موضوع جشنوارهها، موضوع کارگاههای هنری که خاص خود دانشجویان برگزار شود مانند آن تبادل هنری که از شهرستانهای مختلف در سطح شهرستان ماهشهر یا استان خوزستان در سالهای خیلی دور داشتیم، متأسفانه اکنون کمرنگ و کمرنگتر شده است.
در زمان کمالالملک، این نقاش، تکنیک رئال را از کشورهای اروپایی به ایران وارد کرد و البته انتقادهایی بر او وارد بود؛ اما خیلی مورد تشویق هم واقع شد، بهدلیل اینکه این هنر را وارد ایران کرد. از طریق این تبادل میتوانیم هنرهای مختلف را اعم از زیرشاخههای معماری، گرافیک یا تمام رشتههای هنری که در دانشگاهها هم داریم، وارد شهر کنیم.
نمیدانم این موضوع چهقدر گسترده است؛ اما نه بهعنوان یک هنرمند، بلکه بهعنوان یک دانشجو تقاضایم از تمام مسئولان کشور این است که رشته هنر و دانشجویان هنری را دریابند. اینکه میگویند هنرمند بیپول است، واقعاً یک اصطلاح نیست. اکنون اکثر هنرمندان یا باید خیلی بنام باشند تا بتوانند کار کنند و اتفاقی بیفتد تا مورد توجه قرار بگیرند یا اینکه در انزوا کار کنند.
بیشتر بخوانید:
اخلاق و فعالیت گروهی؛ شالوده موفقیت در کانونهای فرهنگی
کانون معرفت رضوی در دوران همهگیری کرونا چه کرد؟
۵ پیشنهاد برای برگزاری بهتر دور دوم «جشنواره رشد»
تسریع روند جامعهپذیری دانشجویان در کانونهای فرهنگی
فعالیت کیفی کانونهای فرهنگی با ریلگذاری مناسب شتاب میگیرد
هنرمندان بیشماری را میشناسم که با هنر فوقالعادهای که دارند، متأسفانه در انزوا در حال انجام کار چه در شهرستان خودمان و چه در شهرستانهای دیگر هستند که این واقعاً اتفاقی ناگوار و تلخ است. متأسفانه مشاهده میکنیم که هنرمندی که باید مورد ارج و احترام قرار گیرد، در انزوا کار میکند و در همان انزوا هم فوت میکند. در شهرستان خودمان هم از این موارد کم نداشتهایم.
آنا: و کلام آخر....
عبادی: از خبرگزاری آنا و تمام افراد دستاندرکار که به اتفاق خوب برگزاری جشنواره رشد کمک کردند، تشکر میکنم. نخستین باری بود که در این جشنواره شرکت میکردم؛ اما اتفاق خوبی بود، از این نظر که توانستم خودم را این بار با افرادی محک بزنم که همرشته و همسطح من هستند و شبیه به من کار میکنند.
در مسابقه استعدادیابی کشوری(عصر جدید) با تمام رشتههای مختلف محک زده شدیم؛ اما این بار در جشنواره رشد توانستیم با افرادی که همرشته و همسطح خودمان هستند، خودمان را محک بزنیم و این برای بنده اتفاق خیلی خوبی بود.
به گزارش آنا، اکنون بیش از هزار و ۲۶۰ کانون فرهنگی اجتماعی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی سراسر کشور فعال و دارای مجوز، اساسنامه، دبیر و اعضای مشخص هستند.
فعالسازی کانونهای فرهنگی، هنری و اجتماعی یکی از چند برنامه اداره کل فرهنگی و اجتماعی معاونت فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی در واحدهای دانشگاهی است، کانونهایی که با کار تیمی دانشجویان علاقهمند در حوزههای مختلف فعال هستند و حوزه فرهنگی اجتماعی دانشگاه را فعال و پویا نگهداشتهاند و بخشهایی از جامعه نیز از خدمات آنها بهرهمند میشوند.
یکی از رویکردهای مهم معاونت فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی، اهمیت به فعالیتهای فرهنگی دانشجویی از طریق تسهیل، تعمیق و گسترش کانونهاست که این مهم با اصلاح آییننامه اجرایی کانونها و ابلاغ آن در شهریور ۹۹ در دستور کار قرار گرفته است. حوزه معاونت فرهنگی دانشجویی واحدهای دانشگاهی در سراسر کشور نیز از فعالیت کانونهای فرهنگی اجتماعی حمایت میکنند و تا حد امکان تسهیلات و لوازم مورد نیاز را در اختبار آنها قرار میدهند.
انتهای پیام۴۱۰۳/۴۰۶۲/
انتهای پیام/